پیشینه یزد
حسین مسرت
یزد شهری است کهن با پیشینه ای در خور توجه در تاریخ پرفراز و نشیب سرزمین ایران.روانشاد پیرنیابر این باور است که نام این شهر در گذشته های دور ایساتیس بوده ودرقلمرو حکومت ماد قرارداشته است.نخستین بار "ابن خردادبه"یه سال232ق در کتاب خود"المسالک والممالک"که بیشتر بر پایه کتاب "بطلمیوس"نگارش یافته از شهر یزد نام می برد.در کتاب دیگری به نام "حدودالعالم"که در همان سده نوشته شده،از آن بانام "کثه"یادشده است وکثه برخلاف ادعای بسیاری نه نام یونانی است و نه به معنی پاسگاه و کلنی یونانیان در ایران بوده،بل پسوند نام برخی شهرهاست که در حدودالعالم نیز زیاد به چشم می خورد،همچون افرونکث،اخسیکث،ایزدکثوغیره.
بنابرنظر زنده یاد دهخدا،"کث"گویا به معنی شهر یا ابادی است.نگارنده گوید:می توان آن را همچون پسوند شهر در نامهای خرمشهرو ماهشهروآباد در خرم آبادوخسرو آباد دانست وشاید بتوان کثه را با "آباده"کنونی مقایسه کرد.
پس از آن در طی سده های گوناگون می توان نشانش را در کتابهای گوناگون تاریخ و جغرافیا ذیل نامهای:"ایساتیس،دیس،گسث،شهرایزد،یزدان شهر،یزدان گرد،اتشکده یزدان،یزجی،یست،یسن،یکس،یسدی،دارالعباده،دارالسیاده ودارالمومنین(دو نام اخیر به شهرهای دیگر نیز اطلاق شده است)،دارالشیعه ویزد بیابیم.
وجود نامهای باستانی مانند:مدوار(به گفته شادروان مهدی عرب،یعنی مادوار،برگرفته از نام قوم ماد)استهریج،ارنان،مهرپادین،هدش وغیره و نیز پیداشدن خشت هایی از دوران ماد(شبیه خشت تپه سیلک کاشان)درون معبد آناهیتا در حوالی چشمه غربال بیز مهریز که برخی عمر انرا بین چهار تا شش هزار سال می دانند ونیز کشف سنگ نگاره های کوه ارنان که قدمت آن را تا عصر آهن یک می برد(برخی آن را مربوط به دوره نوسنگی دانسته وتاریخی بین ده تا دوازده هزار سال برایش متصور شده اند).ونیز اشیای بر جای مانده در تپه های غربال بیز وهرفته(فرافر)همچنین بناهایی که نشانه هایی از کهن بودن در آن هویدا است همچون تپه قاضی میرجعفربافق،شهدای فهرج،نارین قلعه میبد،تپه های کسنویه،دلایل دیگری است بر کهنسالی این شهر باستانی در طول تاریخ ایران.
قدیمیترین سفرنامه های موجود درباره یزد،یکی از آن سفرنامه"مارکوپولو"است که درباره این شهر می گوید:یزد در ایران اصلی قرار دارد وشهری است خوب و اصیل و تجارت بسیار خوبی دارد"ودیگر:"پورده نونه" است که گوید:"یزد سومین شهر خوب ایران است که شاه ایران در تمام کشورش دارد."
در طول تاریخ پر افت و خیز ایران،این شهر به واسطه دوربودن از پایتختهای مهم و مراکز قدرت اداری و دیوانی،کمتر از لشکرکشیها و ویرانیها آسیب دیده وازاینرو توانسته بافت سنتی معماری خود را تا سالهای اخیر حفظ کند.در یک نگرش کلی معماری این شهر تلفیق ناهمگونی از خشت خام و پخته را تشککیل می دهد.
در دوره ساسانیان جز پنج کوره یا ولایت مهم ایالت فارس بود که این وضعیت تا زمان عباسیان برپا بود.پس از هجوم مغول جز استان جبال گردیدوبعدا جز ایالت کرمان شد.
چندصباحی در زمان اتابکان یزدو سلسله آل مظفر مرکز حکومتشان بود.در کتاب "اسلام درایران" ترجمه کریم کشاورز از آن به همراه اصفهان به عنوان شهرهای مهم شافعی مذهب قرن نهم یاد شده است.
در عهد قاجار زیر سلطه ظل السلطان و خانهای بختیاری بودو در جنبش آزادیخواهی مشروطه،همصدا با دیگر شهرها شرکت داشتند.سالیان سال در زیر سلطه اصفهان بود.پس از استقلال از اصفهان در مرداد 1348تبدیل به فرمانداری شدو درمهرسال 52به استان تبدیل گردید و اکنون از شهرهای عمده کارگری،صنعتی ودانشگاهی ایران است.
منبع:یزد،یادگارتاریخ.حسین مسرت
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم آذر ۱۳۸۸ ساعت 12:6 توسط حسین مسرت
|
حسین مسرّت