خاندان مرشد در یزد(1)
حسین مسرّت
زندگی نامه ها به ترتیب الفبای القاب می آید.
آقا علی مرشد
حاجی آقا علی مرشد( فرزند رمضانعلی و وی فرزند عبدالکریم و او فرزند عبدالرحیم و او فرزند رجبعلی و وی فرزند مهرشاه یزدی بود) ، بازرگان نامی و خوشنام یزد در سدۀ سیزدهم شمسی بود .وی در سال 1316ق ( برابر 1278 ش ) در واقعۀ قحطی نان یزد در زمان حکومت عدل الدوله ، جزء ده تاجری بود که تأمین روزانه دویست من گندم نانوایی های یزد را پذیرفت.( بنگرید،خاطرات وکیل التولیه،ص267 – 273).بدین صورت که محلات تل ، پشت خانعلی و سنگ تراشی را به ادارۀ شاه جهانیان و رستم دینیار و ارباب جمشید و آقا علی مرشد واگذارشده بود در همانجا اشاره شده است که برادر وی در تربت حیدریه، واسطۀ خرید گندم برای یزد بوده است.
آقا علی مرشد، سردودمان برخی از مرشدهای کنونی یزد است و چنانکه تشکری می نویسد:« خوبی های بسیاری از اونقل شده است، من جمله آنکه در همین سال قحطی در یزد رخ نموده بود. وی شترهایی را از خارج شهر مهیّا می نماید و بارهایی از خاک برآن ها گذارده و به شهر می آورد و در کوچه می گرداند.محتکران به مانند مردم گمان می کنند که بر بارها گندم است و برای آنکه ضرر نکنند ناچارگندم ها را بیرون می آورند».( تشکری،ص1444)
شرح واقعه را جهانفر چنین می آورد:« زمان قحطی و گرسنگی که عده ای سودجو و از خدابی خبر، گندم و جو آذوقۀ مردم را احتکار کرده بودندمرحوم حاج علی مرشد به چند نفر مکاری دستور می دهد که با اشتران بروند پشت اشکذر و جوال ها را پر از ریگ کنندو انتشار دهند که گندم های خریداری شدۀ آقای حاج علی مرشداز برزنه[ ورزنه] رسید. وقتی شترهایی که بارشان ماسه وریگ بودوارد شهر شد دستور داد از راهی بیاورند که مورد دید اغلب مردم باشد.مردم که ریگ ها را تصور گندم کردندآرام تر شدندواز بلوا به وحشت افتادندو محتکرین از خدابی خبر هم گندم وارد شده واجناس احتکار شده را از ترس ارزان شدندر دسترس مردم قرار دادند.و اجناس فراوان شد ومردم رفاه نسبی و موقتی یافتند».(جهانفر، ج1: 208)
یکی دیگر از کار های به یاد ماندنی حاج علی مرشد، خرید هسته های خرما بود که باز جریان آن را از زبان آقای جهانفر می خوانیم: «وقتی زندگی برای مردم سخت شد،عدّه ای هسته های خرما را جمع آوری می کردند و با گندم مخلوط کرده وارد می نمودندو می پختند و می خوردند.کسانی که از آرد هستل خرما استفاده می کردند شکم هایشان ورم می کرد و می مردند.همین حاج علی مرشد به مباشران خود دستور داده بودکه مردم را وادار کنند هسته های خرما را جمع کنند و مباشران حاج علی هسته های جمع شده را وزن کرده بخرند و نابود کنند تا در دسترس مردم بینوا نباشد که آرد آن را بپزند و بخورند و بمیرند».(جهانفر ، همان جا)
به گفتۀ علی باقرزاده: «« در فامیل شریف و نجیب مرشد، همیشه برجستگانی در تقوی و دانش و اقتصاد وجود داشته که از هریک یادگارهای نیکویی در اذهان مردم باقی مانده است . هنوز داستان های توأم از جوانمردی و بزرگوار ی شادروان علی مرشد ازقبیل تأمین نان و گوشت خانوادۀ عملۀ طرب بزدی در ماه های سوگواری و نادیده گرفتن خطای دلال معیل پارچه فروش وو... در اذهان مردم یزد و یزدیان دور از یزد باقی است ».
در زمان حکومت معظّم السلطنۀ کاشانی، حاکم مشروطه خواه یزد در شب ششم رمضان 1325 ق دومین گردهمایی اهالی یزد شاملک علماءف اعیان، طلابف تجّار و اصناف برای انتخاب دومین وکیل در خانۀ نوّاب میرزا محمّدحسن برپا شد تا نمایندۀ خود را برای مجلس شورای ملّی و انجمن ولایتی انتخاب کنند که در گروه تجّار، آقا علی مرشد هم حضور یافته بود .( صور اسرافیل)(بنگرید تشکری، ص58 -62).
در کتاب اسناد یزد در دورۀ مشروطیّت ذیل نام بازرگانان یزد که از مجلس شورای ملی درخواست کرده اند که حقوق عقب افتادۀ حکومت و سوارۀ یزدرا بپردازند تا آن ها بتوانند با خیالی آسوده به جنگ راهزنان راه ها بروند و مردم یزد هم در آسایش باشند، نام وی نیز آمده است. (ص 218)
کتابنامه
باقرزاده، علی:«به مناسبت چهلمین روز درگذشت شادروان مرشد»، ندای یزد، س4، ش173(8/12/1367): 1و4// نیز در فصل نامۀ انجمن ادبی کتابخانۀ وزیری یزد،ش2(بهار 1368): 6.
تشکری بافقی، علی اکبر: مشروطیّت در یزد، یزد : مرکز یزد شناسی،1377: 58.
جهانفر،غلامرضا: یزد در آیینۀ زمان، یزد: مؤلف، 1395، ج1 ، ص 208.
مظفّر مقام، احمد: اسناد یزد در دورۀ مشروطیّت، تهران: کتابخانه و موزۀ مجلس شورای اسلامی،1390: 268، 269، 273.
نوّاب رضوی، میرزا سید محمّد: خاطرات نوّاب وکیل ، به کوشش: اکبر قلمسیاه، یزد: گیتا،1378 : 224، 226، 227، 229.
نوّاب رضوی، میرزا سید محمّد: خاطرات وکیل التولیه، به کوشش:علی اکبر تشکری بافقی، تهران: سخن، 1388 : 267، 268، 269، 272،پیوست3(1444).
نیز:
شجره نامۀ خاندان مهرشاه یزدی نزد خانوادۀ غلامرضا آگاه .
صور اسرافیل ، تهران : کتابخانۀ تربیت ، چاپ دوم،1362.ش17، 14 شوّال 1325،ص3.
حسین مسرّت